یادداشت ها
نمایش درمانگر برای گام اول از ایجاد اطمینان بین خود و درمانجو استفاده می کند و کاری می کند که مددجو نقش خود را پذیرفته و در کمال اطمینان و راحت تر رازهایش را بازگو کند، رازهایی را که تا حال در درونش مانده و گفته نشده و برایش مشکلات بزرگی را ایجاد کرده است.
نمایش درمانگر می کوشد شخص را در موقعیت های متفاوت قرار دهد و پس از بررسی حالات و رفتار وی به حذف اشکالات موجود میپردازد.
در حقیقت نمایش درمانگر که کارگردانی رفتارهای شخص را برعهده دارد با واقعی ساختن موقعیتها شرایط را به نفع بیمار سوق می دهد آن را طوری پیش میبرد و آیندهای را ترسیم میکند که فرد دلش میخواهد به آن دست یابد.
موفقیت این روش بیشتر از همه مدیون گفت و گوی بین گروه است، این مذاکره میتواند بین نقش اول (بیمار) با کارگردان (نمایش درمانگر) باشد یا بین فرد بیمار با فرد دیگری (یاور)صورت گیرد با تشخیص درمانگر و اطمینان بین بیمار و پزشک ایجاد می شود و به بیمار اجازه میدهد تا تمام احساسات خود را بیرون بریزد و آنگاه بیمار حرف میزند و کارگردان سعی میکند با دقت حرفهایش را بفهمد و برای رفع مشکلاتش اقدام نماید. آنگاه با دادن نقشی جدید به بیمارش (نقشی که جدا از وجود اوست) سعی میکند روحیه ای بهتر برایش ایجاد کند.
در یک مثال ساده برای درک بیشتر نمایش درمانی میتوان گفت که دو خواهر و برادر در کودکی مشغول بازی بودند، شب بود و هوا تاریک. برادر ماسک چهرهای وحشتناک را بر صورتش زده و در حیاط پشت پنجره اتاق خواهرش میایستد. دختر با دیدن چهره ی وحشتناکی که در تاریکی ایستاده وحشت زده میشود و بیهوش بر زمین میافتد.
از آن روز به بعد هر شب کابوس می بیند و در خواب جیغ میزند. شناسایی مشکل موجود در روحیه ی این دختر به عهده ی پزشک روانشناسی است که تخصص ویژهای در این زمینه دارد حال اگر این پزشک از نمایش درمانی استفاده کند. محیطی را ایجاد مینماید که دختر چند سال پیش در آن قرار داشته یعنی خصوصیات همان شبی را که ترس تمام وجودش را گرفته اما این بار سعی میکند ماهیت حقیقی چهره ی وحشتناک را برای دختر آشکار کند یعنی با برداشتن ماسک از روی صورت برادر به او بفهماند که این فقط یک شوخی بچهگانه بوده است. اینکه تا چه حد این بیمار، پزشک و حرف های او را باور کند به اطمینان ایجاد شده که قبلاً به آن اشاره شد، برمی گردد.
حال اگر اطمینان وجود داشته باشد دختر خیلی راحت مسئله را باور می کند و کابوس هایش به پایان میرسد. کاربرد تئاتر در حل بحران روحی افراد و دیگر جنبه های زندگی به قدری است که نمی توان آن را نادیده گرفت مثلاً برای تأثیر گذاشتن بر کودکان از خواندن داستان استفاده مینمائیم داستانی را تعریف میکنیم که شخصیت اصلی یا همان خصوصیات بد فرزندمان را داشته باشد و یا اشتباهات او را انجام دهد و داستان را به سمتی پیش میبریم که شخصیت اصلی که در حقیقت همان فرزند ماست از اشتباهش پشیمان شده و قول دهد که دیگر آن را تکرار نخواهد کرد.
تئاتر همان داستان به اجرا در آمده است و بچه ها عاشق اینگونه داستان ها می باشند که اینگونه نمایش های آموزشی در جاهایی مثل مهد کودک ها و کودکستان ها که جمعی از بچه ها در آنجا حضور دارند بیشتر جواب میدهد. خیلی وقت ها راحت با تعریف کردن یک داستان آموزشی یا انجام نمایشی بطور غیرمستقیم مشاهده میکنیم که فرزندمان دیگر آن بچهی نامنظم نیست.
بند کفشهایش را خودش میبندد و یا شبها ساعت 9 به رختخواب میرود. میگویند تئاتر درمانی در مراکز و اشخاصی چون (بیماران روحی، مدارس، بیمارستان ها، خانواده ها و فشار آموزشی) کاربرد دارد.