یادداشت ها

تصاویر بیشتر
دسته: تخصصی
۰۳ بهمن ۱۳۹۶

نمایش درمانی؛راهی برای آزادسازی ذهن

شرق: «نمایش درمانی راهی برای آزادسازی ذهن»، پانزدهمین کتاب مجید امرایی است که در زمینه تئاتر درمانی تالیف و در شش فصل بخش‌بندی شده است. فصل‌های مختلف این کتاب به موضوعاتی همچون تاریخچه و گونه‌های بومی انواع نمایش‌ها با کاربرد درمانی، و آمیختگی برخی از آنان با موسیقی و رقص، ریشه‌های روانشناسی، نمایش‌های گروه‌درمانی، و روش‌های گوناگون گروه‌درمانی نمایشی در کشورهای غربی، انواع بازی‌های نمایشی با رویکرد درمانی شامل انواع گونه‌های نمایشی برای گروه‌های مختلف سنی انواع نمایش مراجع‌محور، خودپنداره، و همچنین انواع نمایش درمانی‌های تیمی و گروهی شناخت انواع اختلالات روانی و روش‌های نمایش درمانی پرداخته شده است. اگرچه پیشینة هنر درمانی به دهة ٥٠ میلادی یعنی تقریباً ٢٣ قرن قبل باز‌می‌گردد، اما، ردپای هنردرمانی به شیوه امروزی که روش‌های مختلف هنردرمانی و تحلیل روانی را شامل می‌شود، از دو قرن پیش قابل بررسی است. در سال ١٩٤٢ دانشمندی به‌نام رید Read، استفاده از هنر به عنوان یک علم پایه‌ای در آموزش و پرورش را مورد تاکید قرار داد. وی معتقد بود «هنر باید پایه و اساس آموزش و پرورش را تشکیل دهد» همچنین: «در هرکاری که ما انجام‌ می‌دهیم، هنر برای ارضاء احساسات ما وجود دارد.» با این وجود، دنیا هنوز به اهمیت کاربرد هنر در روان‌درمانی، پی نبرده بود، تا اینکه در سال ١٩٨١ این رشته علمی به عنوان یک روش درمان، رسماً پذیرفته شد و در بسیاری از بیمارستانها، کلینیک‌ها و مراکز آموزشی مطرح و به‌کارگرفته شد. در سال ١٩٨٩، ادواردز Edwards ، با توصیف وضع هنر و دیوانگی در قرون هیجده و نوزده میلادی، نشان داد که چگونه اندیشه‌ها و تصورات دیگر حوزه‌ها از جمله سنت‌های مذهبی و انسان‌شناسی زمینة محکم و استادانه‌ای برای هنردرمانی ایجاد می‌کند. وی با بررسی تاریخ هنر و تاریخ روان‌پزشکی نتیجه‌می‌گیرد که ریشه‌های این روش در نئوکلاسیسم قرن هیجده نهفته است. در آن زمان بشر با روئت تصاویر ترسیمی به وضع روحی هم‌نوع خود پی‌می‌برده است. هنردرمانی شامل واسطه‌های هنری است که از طریق آن درمان‌جو می‌تواند درون خود را آشکار نماید و درمانگر نیز در مقابل، قادر است رفتار او را تجزیه و تحلیل و ارزیابی می‌کند. «هنر» می‌تواند ظهور تجارب و احساسات درونی را سبب شود. تجارب و احساسات درونی که گاه به شکل بی‌نظم ممکن است ابراز شود؛ در فرآیند هنر، به شکل منظم‌تری خود را نشان می‌دهند. مواد هنری، وسایل قابل لمسی را در اختیار ما می‌گذارند که جنبه‌های آگاهانه و ناآگاهانة فرد را نشان می‌دهند. این واسطه‌های هنری در واقع بهانه‌ای است که درمانگر بتواند درمانجو را مورد مطالعه قرار دهد. بیماران روانی، افراد معلول (جسمی و ذهنی)، زندانیان، افرادی که تحت‌تاثیر آسیب‌های اجتماعی‌ بوده‌اند و حتی افرادی که شامل هیچ‌یک از موارد فوق نمی‌شوند، اما از زندگی خود رضایت ندارند. این افراد می‌توانند تحت درمان توسط‌ هنردرمانی قرار گیرند. درمانگران علاوه‌بر اینکه آموزش‌هایی را بصورت آکادمیک در علوم هنر و روان‌شناسی دیده‌اند اطلاعات وسیعی در مورد اقوام مختلف و بافت سنتی اقشار مختلف جامعه، دارند. درمانگران عموماً متناسب با شرایط روحی و جسمانی درمانجو و با لحاظ کردن سن و توانایی های او به‌صورت فردی و در قالب تیم، یکی از روش‌های هنردرمانی ( موسیقی‌درمانی، نقاشی‌درمانی، قصه‌درمانی، رنگ‌درمانی، تئاتردرمانی و…)را برای درمان انتخاب می‌کنند. تئاتردرمانی یکی از شیوه‌های هنردرمانی است که زیرمجموع «گروه درمانی»ها (گروه‌های تحلیل ارتباط‌متقابل، گروه‌های خودیاری، روان‌کاوی،تئاتردرمانی و موسیقی‌درمانی) قرار می‌گیرد.این شیوه از جمله روش‌های روان‌درمانی است که دارای جذابیت‌هایی برای متخصصان روان‌درمانی و مددجوها است. در ایران اولین ثمرة تئاتردرمانی در سال ١٣٨٢ به وقوع پیوست.«و…اما… انسان» اولین حرکت نمایش درمانی در کشور، به نویسندگی و کارگردانی میرکمال میرنصیری و با همت و همیاری آسایشگاه خیریه کهریزک موفق شد در جشنواره مهرآیین(تابستان ٨٢) جایزه ویژة هیئت داوران را به‌خاطر بکارگیری روش‌های دقیق تعلیم و آفرینش اثری جذاب، اثرگذار و انسانی را به‌خود اختصاص دهد. همچنین در این جشنواره، میرکمال میرنصیری جایزة اول کارگردانی را به خود اختصاص داد. و…اما… انسان اگرچه اولین حرکت تئاتردرمانی درکشور بود، اما در گام نخست خوش ‌درخشیدو حرکتی بدیع و نو در عرصه بهداشت و درمان کشور محسوب می‌شود. روان نمایشگری به عنوان روشی برای تمرین زندگی بدون اشتباه کردن و مورد تنبیه واقع شدن تعریف شده است. این اجرا در یک گروه اتفاق می افتد و راهی است برای نگاه کردن به زندگی یک نفر چنان که هست.