گزارشات

۲۹ بهمن ۱۳۸۸

گفتگو با شیرین یزدان بخش برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن.

سید محسن حسن زاده

روابط عمومی تئاتر شهر، صف های جلوی سالن های نمایش شهر تهران و سالن های سینمای این شهر مکان هایی است که ممکن است شما هم زنی را با یک دمپایی طبی و لبخندی دائمی دیده باشید چهره ای که هیچ زمانی تکراری نمی شود.

شیرین یزدانبخش که ما او را خاله می شناسیم امسال برای اولین بار در یک فیلم (لطفا مزاحم نشوید به کارگردانی محسن عبدالوهاب) بازی کرد و برای اولین بار هم یک سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر گرفت. سیمرغی که ما را بیشتر از خود او خوشحال کرد این بهانه ای جدی تر بود که بالاخره خاله افتخار یک گفتگو را به ما بدهد.

چندین سال است کسانی شما را به عنوان تماشاگر حرفه ای تئاتر می شناسند و اصلا همین باعث شده که افشین هاشمی شما را به کارگردان فیلم "لطفا مزاحم نشوید" پیشنهاد بدهد . به عنوان اولین سوال فکر می کنید این تماشاگر حرفه ای بودن تئاتر در انتخاب شما به عنوان بازیگر برگزیده جشنواره فیلم تاثیر داشته است؟

نمی تواند بی تاثیر باشد.

این تاثیر را چگونه می بینید؟ در این چند روز اصلا پیش آمده به این موضوع فکر کنید؟

دیدن این همه تئاتر چون زنده است، تئاترهای مختلف، کارگردان های مختلف در طرز فکر و عمل آدم تاثیر می گذارد. با این وجود هیچ موقع تصور نمی کردم برای اولین بازی که ارائه دادم مورد توجه قرار گیرد و رفتارم حالت عادی داشته باشد. چند تن از داورها هم این موضوع را گفتند که بازی ام بی نهایت طبیعی بود.

قبل از این پیشنهادی برای بازی در تئاتر هم داشته اید؟

در تئاتر چه از بازیگرها و چه کارگردان ها در این چند ساله محبت کردند که من بازی داشته باشم ولی فکر می کردم از عهده اش بر نمی آیم. اگر اصرار و پافشاری افشین هاشمی و کارگردان فیلم آقای عبدالوهاب نبود من بازی نمی کردم. دوست دارم همیشه یک تماشاگر باشم.

چطور شد این گروه و یا آقای عبدالواهب شما را برای بازی در این فیلم مجاب کرد؟

به من گفتند که آن کسی که ما می خواهیم شمایید. من به کارگردان و تهیه کننده در همان جلسه معارفه گفتم نوازنده خوب خواننده خوب نمی شود یا برعکس، درست است من تماشاگر خوبی هستم ولی این دلیل نمی شود که بازیگر خوبی باشم. به من گفتند که شما می توانید بازی کنید مگر اینکه عمدا نخواهید ولی اگر بخواهید این همکاری کنید ما اطمینان داریم موفق خواهید بود. این را از کجا فهمیده بود من نمی دانم. من خودم یکی،دو نفر از خانم های بازیگر تئاتر را معرفی کردم ولی ایشان گفتند نظرمان فقط شمایید.

دلایل ایشان برای این انتخاب با وجود مخالفت شما چه بود؟

شما اولا چهره مهربانی دارید و بعد صدایتان به دل می نشیند. ایشان گفتند به هر حال با این همه کارهایی که شما دیده اید اگر بخواهید با ما همکاری کنید حتما از عهده آن بر می آیید.

بعد از این تجربه بازیگری فکر می کنید در نگاه شما به عنوان یک تماشاگر حرفه ای تئاتر تغییری ایجاد شده است؟

بعید می دانم تفاوتی ایجاد شده باشد چون من بازیگر حرفه ای نیستم هنوز خودم را بازیگر نمی دانم. تازه اگر بشود عنوان بازیگر را به من داد، من بازیگر آماتورم نه بازیگر حرفه ای.

برای آینده چی؟ اگر پیشنهاد بازی در تئاتر به شما بشود عکس العملتان چیست؟

نه، نه تئاتر اصلا. من دیگر فیلم هم بازی نمی کنم به خاطر اینکه می خواهم وقتم مال خودم باشد. من علاقه دارم یک تماشگر تئاتر باقی بمانم. شاید باور نکنید گرفتن این سیمرغ و این عناوین دیگر هیچ تغییری در من ایجاد نکرده است.

چرا اینگونه است؟ این به سن و سال شما بر می گردد؟

نمی دانم من 60 سال از سنم گذشته است با یک فرد 30 ساله فرق می کنم. از نظر علاقه، طرز فکر. ببینید الان دیگر این چیزها برایم خوشحالی نمی آورد. این حالتی که در دیگران می بینم از سن و سال من گذشته است یا جامعه ما به این صورت است.

من اعتقاد دارم این همه سال نمایش دیدن به شکلی که در این چند ساله هیچ اثری نیست که شما ندیده باشید در ناخودآگاه شما تاثیر داشته و این بازی خودآگاه شده این تاثیر است. به هر حال شاید قسمت شما به این گونه رقم خورده و در مورد آینده هم نمی توان به این قطعیت قضاوت کرد.

شاید قسمت بوده شاید هم محیط دوستانه ای بوده که ایجاد شده است. من فکر می کنم که اگر الان دوباره آقای عبدالوهاب بخواهد فیلم بسازد و از من همکاری بخواهد به او نمی توانم نه بگویم چون واقعا انسان محترمی است.