گزارشات

۱۹ مرداد ۱۳۸۹

نمایش درمانی یکی از شیوه های درمانی غیردارویی اختلالات روانی است که در سال 1942 توسط دکتر جاکوب لویی مورینو- رمانیایی- مورد استفاده قرار گرفت و مبتکر این شیوه، اورینوف، کارگردان تیاتر است. این را مجید امرایی مسیول واحد تیاتر درمانی بیمارستان روانی سعادت آباد می گوید. امرایی که نزدیک به شش سال است جهت درمان اختلالات جانبازان اعصاب و روان هشت سال جنگ تحمیلی که به علت بیماری مزمن در این مرکز دولتی بستری هستند، به کار تیاتردرمانی مشغول است، می گوید: ما از روش های مختلف نمایشی در تلفیق با راهکارهای روانشناسی، تلاش می کنیم تا تغییر معناداری در بیماری این افراد به وجود آوریم. امرایی تغییر معنادار را به منزله بهبودی کامل نمی داند، بلکه آن را نوعی مداوای مرحله ای و گامی به سوی بهترشدن می داند و معتقد است از نظر ما، اگر هر یک از این بیماران بتوانند 10 دقیقه روی صحنه، درست بایستند درمان اتفاق افتاده است و همین که بیماران افسرده و روان پریش ما بتوانند به لحاظ تربیتی، اجتماعی و اخلاقی در سطح مطلوبی رفتار کنند، یعنی کار ما با موفقیت انجام شده است. کاتارسیس یا تزکیه نفس حاصل از همذات پنداری مخاطب با نمایش و شخصیت های آن، واژه ای است که از دوران یونان باستان و ارسطو باب شده است. از منظر یک روان درمانگر، این کنش و واکنش میان تماشاگر و صحنه هم نوعی روان درمانی است، اما فارغ از این، در تمرین هایی از این دست، از روش خودبازیگری نیز استفاده می شود. به این معنا که روان پریش را در شرایط خلق یک موقعیت نمایشی قرار می دهند تا امکان تخلیه هیجانی مشکلاتش به وجود آید. امرایی معتقد است در این شیوه علاوه بر 10 تکنیک شناخته شده بین المللی از 16 تکنیک شخصی و خودساخته نیز استفاده می کند. امرایی در حال دسته بندی بیماران به دو دسته اسکیزوفرن و پی تی اس دی است و بیماران پی تی اس دی را اینطور تعریف می کند که این بیماری باعث عارضه روحی- روانی می شود پس از سانحه یا از طریق موج انفجار، دیدن صحنه ای یا شنیدن خبر شوک آوری حاصل می شود و من مدام به در و دیوار اتاقی نگاه می کنم که از کف تا سقف کاشی خاکستری است و چفیه هایی که از دو سوی کتابخانه آویخته و صندلی های قهوه ای، تخت کوچک بخش اورژانس در سوی دیگر و صندلی های کنار دیوار و میز بزرگ چوبی! امرایی در این اتاق کار می کند. اتاقی که بچه های تیاتری، بعید می دانم از آن به عنوان مکانی جهت دورخوانی متن هم استفاده کنند. مجید امرایی می گوید: اغلب بیمارانی که در این بیمارستان بستری هستند، بیماری مزمن دارند. به این معنا که به طور دایمی این عارضه را به همراه دارند. با این حال تمام تلاش ما بر این است که بتوانیم طول مدت بستری شدن را کاهش بدهیم. در این بیمارستان، 110 جانباز اعصاب و روان تحت مراقبت هستند که از این میان 35 نفر، تیاتردرمانی را به عنوان شیوه درمانی پذیرفته اند. بقیه هم موسیقی، ورزش و ... امرایی می گوید: یکی از معضلات ما این است که امکانات و مکان مناسب برای انجام این فعالیت ها را نداریم. گاهی هم زمان با کارگاه تیاتردرمانی، برنامه موسیقی درمانی برپا می شود و من مجبور می شوم به نحوی افراد را به مکان دیگری ببرم تا زمانی بعد. به در و دیوار سالن، تابلوهایی از آثار بیماران آویخته شده است. نکته قابل توجه اینکه برخی از اینها هم گاه در مدار تقلید صرف و بازنمایی واقعیت کاسه و سفال مانده اند و برخی دیگر که از این قیدها فرار کرده اند. گاه خطوطی رسم کرده اند با پرسپکتیو عجیبی که همه چیز با سرعت به طرف مرکز می رود یا زمینه ای سورمه ای یکدست با خطوط لغزان آبی! اینجا قرار نیست کسی نقاش، نویسنده، موزیسین یا بازیگر بشود، همه اینها ابزاری است در دست روان درمانگرها تا به بیماران امکان تخلیه بدهند. تخلیه خاطره ای که هنوز بر ذهن و روان آنها چسبیده است و حتی گاهی منجر به ضد و خورد بین خودشان می شود. امرایی می گوید: یکی از مشکلات حوزه توان بخشی جانبازان این است که مرکزی جهت درمان جانبازان اعصاب و روان زن وجود ندارد و این افراد در مراکز مختلف و به صورت پراکنده بستری هستند. وی افزود: باید در این زمینه فرهنگ سازی شود تا خانواده ها به یاری این افراد بشتابند. در کشورهای اروپایی، مراکز روزانه روان درمانی وجود دارد که هر صبح، خانواده ها بیماران را تحویل می دهند تا بعد ازظهر یکسری پروسه های روان درمانی انجام می شود و سپس باز این افراد به آغوش خانواده بازمی گردند. در حالی که یکی از معضلات ما این است که خانواده ها خیلی کم این افراد را می پذیرند و اغلب از آنها دوری می کنند. در پایان امرایی گفت: ظرف پنج، شش سال گذشته هفت نفر از این افراد از بیمارستان مرخص شده اند. اما در این شش سال ندیده ام یک فیلمساز یا هنرمند به اینجا بیاید تا از مایه های زندگی این افراد، جهت تولید اثر هنری استفاده کند. در حالی که هر یک از اینها، مایه های تبدیل شدن به یک اثر هنری ماندگار را دارند. از سوی دیگر این افراد در حال تمام شدن هستند و بسیاری از آنها در سنین بسیار بالا به سر می برند.