یادداشت ها

دسته: متفرقه
۲۷ بهمن ۱۳۸۸

6 به جای 12 نگاهی به تئاتر " دوازده " به کارگردانی منیژه محامدی

از : م.ع.رحمتی زاده

این روزها نمایش "دوازده" به کارگردانی خانم منیژه محامدی بر روی صحنه تالار سایه رفته است این اثر در اصل مبتنی بر نمایشنامه "دوازده " به نویسندگی رجینالد رز است . اما گویی نمایش حاضر بیشتر از فیلم "12 مرد خشمگین" اقتباس شده است . به هر حال فیلمنامه فیلم "12 مرد خشمگین" را نیز خود رجینالد رز براساس داستان خودش به نگارش درآورد و سیدنی لومت آن را کارگردانی کرد .

اصل داستان درباره‌ی دوازده مرد در هیات منصفه یک دادگاه است که در زمان تنفس در اتاق در بسته ای می نشینند تا تصمیم نهایی را بگیرند . مجرم یک پسر هجده ساله متهم به قتل پدرش است . همه اعضای هیئت منصفه به غیر از یک نفر معتقدند که وی گناهکار است . فردی که به بی گناهی او رای داده در تلاش است دیگر اعضا را متقاعد کند که باید روی روند جریان قتل بحث شود و ابهامات موجود در ماجرای قتل رفع گردد ؛ با این حال عده ای به سختی قبول می کنند ؛ بیشتر ماجرا حول بررسی قتل و درگیری های میان اعضای هیئت منصفه رخ می دهد .

"دوازده" دومین نمایشی است که خانم محامدی بعد از " آمادئوس" با اقتباس از یک اثر سینمایی آن را برای اجرای تئاتری کارگردانی کرده است و گویا ظاهرا قرار است 5 کار را بر همین منوال انجام دهد که دو اثر آن اجرا شده و سه اثر دیگر هم در آینده اجرا خواهد شد .

نمایش حاضر علاوه بر نگاهی که به نمایشنامه و به عبارتی متن اصلی داشته ، سعی کرده است که در ترجمه و بازنویسی ، به فیلم "12 مرد خشمگین" نزدیک شود .

اگر چه ممکن است به علت آنکه نویسنده نمایشنامه و فیلمنامه یک نفر بوده اند این مساله زیاد پر رنگ نباشد اما سیر پرداخت و ویرایش اثر برای اجرای صحنه ای حاضر در برگیرنده عناصری است که گاه ذهن را به فضاهای سینمایی و گاه فضاهایی تله تئاتری می برد ؛ دراین میان شاید در کل اثر و نقد بزرگی که به این اجرا وارد باشد نزدیک شدن ناخودآگاه کار به فضای نمایش های رادیویی است .

در اجرای نمایش دوازده به کارگردانی خانم محامدی تماشاگر با روایتی مدرن و جدید از فیلم "12 مرد خشمگین" رو به رو است که تا حدودی می توان آن را اقتباسی از این اثر دانست .

در داستان اصلی 12 عضو هیئت منصفه همه مرد هستند ، اما در این اجرا در کنار تغییرات دیگری که در این داستان اعمال شده ، تماشاگر شاهد 6 مرد و 6 زن است .

شاید این تغییر عمده که در شخصیت پردازی رخ داده است و به تغییر جنسیت هم کشیده شده بدان جهت است که گروه پیوند یک گروه تماما مرد نیست و خانم محامدی هم نخواسته به قیمت وارد کردن چند مرد مهمان به جای بانوان گروه خود ، ترکیب 12 نفره داستان را کامل کند .

فرضیه دیگر آن است که شاید خانم محامدی خواسته ریشه های نیمه فمنیستی به کل کار بدهد که بعید می دانم چنین بوده باشد . به هر حال به ذعم نگارنده در این مورد مرتکب اشتباه شده است و جایگزین کردن 6 زن به جای 6 مرد اساسا به داستان لطمه می زند . ولی چرا این تغییر ، اشکال نمایش است؟ فرض کنید به تماشای فیلم "12 مرد خشمگین" ساخته سیدنی لومت نشسته اید یا حتی نمایشنامه "دوازده" نوشته رجینالد رز را می خوانید . از ابتدای داستان هر یک از شخصیت ها شروع به صحبت می کنند و کم کم از دل حرف‌هایی که می‌زنند، تلقی‌ها و اعتقادات درونی‌شان را آشکار می‌کنند و هویت واقعی خویش را در معرض قضاوت مخاطب می‌گذارند . موقعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هر یک از این اعضا، باعث واکنش‌های مختلف آنان در زمان حال می‌شود و به هر روی ، داستان در سیر پیش رونده خود به صورت تدریجی عنصر شخصیت پردازی هر یک از این اعضای هیئت منصفه را تکامل می بخشد .

این شخصیت پردازی که برای هر فرد انجام گرفته بسیار مهم است زیرا اگر شخصیت یکی از این دوازده نفر را هر چند در حاشیه قرار داشته باشد و محوریت زیادی را به خود اختصاص ندهد به صورت درست پرداخت نکنیم و تحلیل درستی را از آن نداشته باشیم باعث می شود تاثیر گذاری کار به اندازه یک نفر از آن دوازده نفر کم شود . اضطراب ها ، کشمکش ها و درگیری هایی که در داستان رخ می دهد در تعامل دو سویه با همه اعضا هیئت منصفه است و چنانچه در یک جنجال میان دو نفر از اعضا ، یک شخصیت خوب پردازش شده باشد و دیگری پرداخت خوبی نشده باشد این کشمکش میان این دو غیر قابل باور و غیر ملموس است و این امر از حس شدید اضطراب ، ترس ، خشونت و به خصوص "تردید" موجود در فضای کلی قصه می کاهد .

حال چنانچه در شخصیت پردازی عناصر مهمی وجود داشته باشد که صرفا برای یک مرد نوشته شده باشد نمی توان به این راحتی جنسیت شخصیت را تغییر داد و به جای 6 مرد 6 زن را جایگزین نمود .

اگر به دیده اغماض هم به آن نگریسته شود حداکثر ممکن است 3 شخصیت حاشیه نشین را تغییر داد که آن هم به اعتقاد نگارنده چندان درست به نظر نمی رسد .

با این حال بسیاری از خصوصیاتی که باعث شکل گیری شخصیت ها شده است مربوط به جنسیت آنها نیز می باشد و اساسا این شخصیت ها هستند که با حرف های درونی خود (که گاه نشئت گرفته از مرد بودن است ) داستان را پیش می برند .

در این داستان جنجال دو مرد با یکدیگر بسیار متفاوت تر از جنجال یک مرد با یک زن ( از همان نوع اخلاق ) است و اصولا در این داستان نمی توان زنی را جایگزین مردی کرد چون جنسیت هر فرد منفک از شخصیت پردازی او نیست و جزء جدا ناپذیری از شخصیت اوست .

نمایش "دوازده" بیشتر به فضای نمایش های رادیویی نزدیک است . تماشا گر با اتمام نمایش ، گویی پای رادیو نشسته است و این نمایش در قالب یک نمایش شنیداری اجرا می شود . زیرا اصولا این نمایش ، نمایشی مبتنی بر دیالوگ و از حرکت هیچ استفاده مثبتی نمی شود و به عبارتی عنصری که در نمایش های خارجی می بینیم یعنی زبان بدن (Body Language) را ندارد . البته این بدان معنا نیست که هر تئاتری که مبتنی بر دیالوگ باشد صرفا برچسب رادیویی بودن را بر آن بزنیم . البته در این اجرا اقتضای متن آن است که چنین اجرایی را داشته باشیم .

همانطور که در فیلم "12 مرد خشمگین" نیز سیدنی لومت تصمیم گرفته اعضای هیئت منصفه را در یک اتاق کوچک در بسته نگه دارد و تقریبا می توان گفت مانور حرکتی آن ها صفر است و صرفا از روی صندلی های خود بلند می شوند و دوباره می نشینند و گاه به دستشویی می روند .

سیدنی لومت به طور تدریجی تصاویرش را فشرده می کند و تماشاگر را تحت پرس روانی قرار می دهد و می خواهد فشار حاکم بر جو اتاق هیئت منصفه را حس کند با این حال به تدریج و در طول قصه ، میزانسن هایش را از گستردگی بیشتری برخوردار می کند تا مخاطبان به تعمیق بیشتر در درون مایه اثر و رسیدن به نقطه نظر مطلوب مؤلف راهنمایی شوند .

البته در اقتباس سینمایی دیگر از این اثر به نام "دوازده" که نیکیتا میخاییلکوف ساخته است شاهد چنین چیزی نخواهیم بود . در این فیلم شاهد تغییراتی هستیم که به نوبه خود بسیار خوب عمل کرده است ؛ تدابیری از جنس انتقال محل برپایی جلسه به یک سالن ورزشی و استفاده گسترده از امکانات آن از قبیل فضا و آکساسوار برای تعمیق بخشیدن به روند بازی سازی ها، حضور پرنده سرگردان و جست و خیز او در میانه بحث های داغ و از همه مهم تر، در اختیار گذاشتن فضایی گسترده برای هنرنمایی بازیگران که به مرور در اثر تدوین دینامیک اثر بدل به یکی از نقاط قوت اصلی فیلم شده است .

پردازش متفاوت و بسیار خوب شخصیت ها ، بومی کردن آن با سنت روس ، کشاندن مباحث سیاسی به آن، تغییر رفتارهای میان اعضا و بسیاری از نکات دیگر که مجال صحبتش اینجا نیست . به هر حال تغییرات تئاتر "دوازده" به کارگردانی خانم محامدی می توانست همانند تغییراتی باشد که میخاییلکوف در فیلمش داده است چه از لحاظ شخصیت پردازی و چه از لحاظ میزانسن ها . استفاده بی مورد از ویدئو پروجکشن باعث شده است همان اندک تحرک موجود در نمایش نیز گرفته شود یعنی می توانستند صحنه خانه مقتول را بر روی خود صحنه ی اجرا ، بازسازی کنند که متاسفانه فقط به بازسازی و زمان گیری راه رفتن پیرمرد همسایه بسنده شد.

طراحی صحنه و لباس عملا در روند اجرای نمایش هیچ تاثیری نداشت . ما فقط شاهد رد و بدل شدن دیالوگ ها هستیم و به همین سبب است که این اجرا را رادیویی می نامم . با این حال قابلیت بالا برد بازی سازی بازیگران بر روی صحنه وجود داشت که متاسفانه از آن استفاده نشد . بازی سازی حرکتی بدن بازیگر ، آکساسوار مناسب و بحث های داغی که در فیلم "دوازده" میخاییلکوف می شود کاملا متفاوت تر از فیلم "12 مرد خشمگین" سیدنی لومت است . با اینکه "12 مرد خشمگین" را قوی تر می دانم و اساسا تئاتر حاضر نیز از این فیلم اقتباس شده ، بد نمی دانستم اگر از تغییرات فیلم میخاییلکوف نیز در این تئاتر تا حد محدود بهره برده می شد .

دو نکته کوچک دیگر آنکه استفاده از موسیقی در این کار کاملا به جا و محدود بود و دوم اینکه هیچ لزومی به دو پرده کردن اجرا نبود و می توانست اجرا یکسره انجام شود . کارهای خانم محامدی از جنس خاصی هستند . کارهای وی شاید در دید نخست در درجه ی تئاتر متوسط قرار گیرد اما من به شخصه این جنس از تئاتر متوسط را که خانم محامدی کاگردانی می کند بسیار دوست دارم. کارهای اخیر ایشان را بسیار می پسندم : "کوری" ، "تبرئه شدگان" ، "آمادوس" و بالاخره "دوازده" . تمامی کارهای خانم محامدی به نظر من در درجه اول یک کار کلاسه شده بسیار خوب است اما در رنج متوسط ؛ با این حال این جنس از تئاتر متوسط برایم لذت بخش است .

با تمام نقدهایی که به این تئاتر وارد است توصیه می کنم که همه مخاطبان تئاتر حتما به دیدن "دوازده" بروند. به تمام گروه پیوند خسته نباشید می گویم خصوصا بانو محامدی و همسرش جناب اسکندری