تکنیک های آموزشی

۲۱ مهر ۱۳۸۸

دلم می­خواست این گزارش را نیز از صحبت­های مردم شروع کنم چرا که مردم گاهی مطالبی را می­گویند که اصلاً به آنها فکر نمی­کنم اما طی سؤالاتی که از چندین نفر پرسیدم، متوجه شدم درصد کمی از مردم استان از مسئله تئاتر و کاربرد آن مطلع­اند. تئاتر که نام دیگر آن سایکودرام می­باشد همان نقشی است که هر کدام از ما در زندگی روزمره­ی خود داریم. یکی از ما، در نقش پدر، یکی در نقش مادر، یکی در نقش خواهر و ... و هر کدام در نقش خود و جای خود ثابت می­مانیم تا مراحلی را طی کنیم و به رشدی بالاتر برسیم شاید محیط اطراف و گذر زمان ما را دچار تحولاتی کند اما همواره نقش­های ما ثابتند و تنها مرگ است که می­تواند این نقش­ها را تغییر دهد. شاید هر کدام از ما برای یک بار هم که شده تئاتر را دیده باشیم، چه در تلویزیون و چه در سالن تئاتر اما منظور من از دیدن تئاتر، نمایشی است که بطور زنده در سالن اجرا می­شود اگر دقت کنیم متوجه می­شویم یک بازیگر وقتی می­تواند تأثیری عمیق بر مخاطبش بگذارد که در قالب نقش خود فرو رفته و از این بابت برای بیننده جای تردیدی باقی نگذارد آن وقت است که ما او را باور کرده و حتی تنش­ها، عصبانیت و ناراحتی­های او را احساس می­کنیم. تصور می­کنیم اینها همه حالات خود بازیگری است که در حال اجرای نقشی می­باشد و حال آن بازیگر را نشناسیم. این موضوع برایمان واقعی­تر جلوه می­کند. پسر فرد را با یک اجرای عالی باور می­کنیم، برایش اشک می­ریزیم و از شادی­اش خوشحال می­شویم آنگونه که با پایان یافتن نمایشی غمگین یا خوشحال از سالن خارج می­شویم. کارگردان تئاتر (که در اینجا منظور همان پزشک معالج است) برای درمان بیمارانش از همین روش کمک می‌گیرد. کارگردان برای گام اولش از ایجاد اطمینان بین خود و بیمارش استفاده می­کند و کاری می­کند بیمارش نقش خود را کاملاً پذیرفته و در آن فرو رود تا راحت­تر رازهایش را بازگو کند، رازهایی را که تا حال در درونش مانده و گفته نشده و برایش مشکلات بزرگی را ایجاد کرده است. کارگردان سعی می­کند شخص را در موقعیتی قرار دهد که در حال رنجیدن از آن است و یا برای بررسی حالات و رفتار بیمار او را در موقعیت­های متفاوت قرار می­دهد و پس از برسی حالات و رفتار بیمار به حذف اشکالات موجود در وی می­پردازد. در حقیقت کارگردان با واقعی ساختن موقعیت ایجاد کرده موقعیتی که به نفع بیمارش می­باشد آن را طوری پیش می­برد و آینده­ای را ترسیم می­کند که فرد دلش می­خواهد به آن دست یابد. موفقیت این روش بیشتر از همه مدیون مذاکره است، این مذاکره می­تواند بین نقش اول (بیمار) با کارگردان (پزشک معالج) باشد یا بین فرد بیمار با فرد دیگری صورت گیرد (البته با تشخیص پزشک معالج) و اطمینان بین بیمار و پزشک ایجاد می­شود و به بیمار اجازه می­دهد تا تمام احساسات خود را بیرون بریزد و آنگاه بیمار حرف می­زند و کارگردان سعی می­کند با دقت حرف­هایش را بفهمد و برای رفع مشکلاتش اقدام نماید. آنگاه با دادن نقشی جدید به بیمارش (نقشی که جدا از وجود اوست) سعی می­کند روحیه­ای بهتر برایش ایجاد کند. در یک مثال ساده برای درک بیشتر تئاتر درمانی می­توان گفت که دو خواهر و برادر در کودکی مشغول بازی بودند، شب بود و هوا تاریک. برادر ماسک چهره­ای وحشتناک را بر صورتش زده و در حیاط پشت پنجره اتاق خواهرش می­ایستد. دختر با دیدن چهره­ی وحشتناکی که در تاریکی ایستاده وحشت­ زده می­شود و بیهوش بر زمین می­افتد. از آن روز به بعد هر شب کابوس می­بیند و در خواب جیغ می­زند. شناسایی مشکل موجود در روحیه­ی این دختر به عهده­ی پزشک روانشناسی است که تخصص ویژه­ای در این زمینه دارد حال اگر این پزشک از تئاتر درمانی استفاده کند. محیطی را ایجاد می­نماید که دختر چند سال پیش در آن قرار داشته یعنی خصوصیات همان شبی را که ترس تمام وجودش را گرفته اما این بار سعی می­کند ماهیت حقیقی چهره­ی وحشتناک را برای دختر آشکار کند یعنی با برداشتن ماسک از روی صورت برادر به او بفهماند که این فقط یک شوخی بچه­گانه بوده است. اینکه تا چه حد این بیمار، پزشک و حرف­های او را باور کند به اطمینان ایجاد شده که قبلاً به آن اشاره شد، برمی­گردد. حال اگر اطمینان وجود داشته باشد دختر خیلی راحت مسئله را باور می­کند و کابوس­هایش به پایان می­رسد. کاربرد تئاتر در حل بحران روحی افراد و دیگر جنبه­های زندگی به قدری است که نمی­توان آن را نادیده گرفت مثلاً برای تأثیر گذاشتن بر کودکان از خواندن داستان استفاده می­نمائیم داستانی را تعریف می­کنیم که شخصیت اصلی یا همان خصوصیات بد فرزندمان را داشته باشد و یا اشتباهات او را انجام دهد و داستان را به سمتی پیش می­بریم که شخصیت اصلی که در حقیقت همان فرزند ماست از اشتباهش پشیمان شده و قول دهد که دیگر آن را تکرار نخواهد کرد. تئاتر همان داستان به اجرا در آمده است و بچه­ها عاشق این­گونه داستان­ها می­باشند که این­گونه نمایش­های آموزشی در جاهایی مثل مهد کودک­ها و کودکستان­ها که جمعی از بچه­ها در آنجا حضور دارند بیشتر جواب می­دهد. خیلی وقت­ها راحت با تعریف کردن یک داستان آموزشی یا انجام نمایشی بطور غیرمستقیم مشاهده می­کنیم که فرزندمان دیگر آن بچه­ی نامنظم نیست. بند کفش­هایش را خودش می­بندد و یا شب­ها ساعت 9 به رختخواب می­رود. می­گویند تئاتر درمانی در مراکز و اشخاصی چون (بیماران روحی، مدارس، بیمارستان­ها، خانواده­ها و فشار آموزشی) کاربرد دارد. باز خیلی دلم می­خواست تأثیر این نوع درمان را در جاهای مختلف مورد بررسی قرار بدهم و به اطلاع شما برسانم اما متأسفانه متوجه شدم که در گلستان از این روش آموزش استفاده نمی­شود و هیچ متخصصی هم وجود ندارد تا بتواند جوابگوی سؤالات ما باشد. این گزارش بر اساس اطلاعات اندکی که شنیده بودم، تهیه شده است تا بدانیم چنین روشی وجود دارد و استانمان از آن بهره­ای نبرده است.به امید روزی که برای کسب اطلاعات در زمینه تئاتر درمانی از کارشناس این رشته در استان استفاده کنیم ...

 نویسنده : الهام حاجیلری