از :مجید امرایی
- مقدمه
برای شناخت ریشههای تاریخی آنچه که امروزه در ایران به تبع دیگر کشورها با عنوان تئاتر خیابانی مطرح است نیازمند تحقیقات بسیار کاربردی و موشکافانه و مکرر هستیم. پرداختن به ریشههای پدیدار شناسی آنچه که امروزه با عنوان تئاتر خیابانی ایران مطرح است نیازمند کنکاش در گذشتۀ تاریخی هنرهای نمایشی در این مرز و بوم است. آنچه که امروزه در ایران با عنوان نمایشهای خیابانی مطرح شده به نظر میرسد که گونهای از هنر نمایشی باشد که وامدار سنتهای کهن و خرده نمایشهای آیینی است که در جای جای این سرزمین جاودان دیده میشوند. این تئوری را که تئاتر صحنهای به عنوان هنری که در زمان و مکانی مشخص و با موضوعی مشخص و توسط گروهی مشخص در یونان باستان به ظهور رسیده و آرام آرام به دیگر بلاد راه یافته همگان یا بهتر است بگوییم عموم صاحب نظران تئاتر قبول دارند و به تبع آرای این بزرگان ما هم به این عقیده تن در میدهیم. اما فراموش نکنیم که آنچه با عنوان تئاتر صحنهای مطرح است بی شک با آنچه امروزه با نام نمایش خیابانی معرفی میشود اگر نگوییم در کلیت، حداقل در شیوۀ ارائه و مواجهه با مخاطب تفاوتهای بسیار دارد که البته این تفاوتها موضوع بحث ما نیست. به اعتقاد نگارنده نمایش خیابانی به جهت وجه ارتباطی بی واسطه و مردمی بودن از نظر ریشههای تاریخی نیز سرنوشتی دیگرگون با تئاتر صحنهای داشته است که نوسانات اجتماعی در جوامع انسانی گرچه عملکرد آن را تعریف متفاوتی بخشیده اما هرگز نتوانسته آن را از نیایشوارگی دور سازد. تماشاگر نمایشهای خیابانی تماشاگری فعال و کنشگر است که عمدتا هم خود انتخابگر دیدن یک نمایش خیابانی نیست، تماشاگری که عموما ناخواسته در فرایند نمایشی دخالت داده میشود و در ادامه حضوری مشارکتی و فعالانه دارد. نمایش خیابانی ایران به جهت وجود خرده نمایشهای میدانی و الهام از آنها در تکنیک و مضمون تا حدودی سرنوشتی متفاوت از دیگر بلاد صاحب نمایش خیابانی بخصوص کشورهای غربی دارد، که تلاش میکنیم به برخی از این تفاوتها اشاره نماییم. برای شناخت ریشههای تاریخی نمایشهای خیابانی ایران و ارتباط آن با آنچه که در فرهنگ ملی ما به نمایشهای میدانی و خرده نمایشهای سرگرم کننده آیینی و سنتی معروف است باید کمی تامل کرد زیرا نمایش خیابانی ما وامدار آیینها و سنتهای نمایشی اعصار گذشته در این سرزمین است. نگارنده تلاش میکند به برخی از اشتراکات و مشابهتها تکنیکی و مضمونی نمایش خیابانی امروز ایران که با الهام از خرده نمایشهای آیینی و سنتی گذشتهمان به دست آمده بپردازد. نمایش خیابانی ادامه سنتهای نمایشی کهن اگر به عقیده گروهی نمایش خیابانی زاییده قرن بیستم و التهابات اجتماعی در کشورهای غربی باشد ما براین باوریم که نمایش خیابانی ایران ادامه همان سنت نمایشی کهن است که در برخی وجوه و شیوههای اجرایی از نمایش مدرن خیابانی غرب الهام گرفته اما در ساختار کلی کاملا ایرانی و ملی است و بنا بر شرایط جدید اجتماعی روشهای جدیدی را در تولید و عرضه به خود گرفته و در برخی وجوه آن تغییر کارکرد ایجاد شده است. در سنت نمایشی ایرانی خرده نمایشهایی هستند که به عنوان نمایشهای میدانی از آنها یاد شده است. این گونه آثار که عمدتا به مجموعه بازیهای محلی گفته میشود در مناطق مختلف ایران و به شیوههای متفاوتی اجرا میشوند. این خرده نمایشها که بیشتر جنبه سرگرمی آنها مد نظر است در دورههایی که مردم به شیوه روستایی زندگی میکردهاند و چندان وسایل ارتباط جمعی هم نداشتهاند به وجود آمدهاند. در این دوره است که انسانها کم کم به اهمیت ارتباط متقابل با همنوع پی برده و برای برقراری این ارتباط نیاز به ابزاری خاص را احساس نمودند تا به وسیله آن بتوانند مفاهیم خود را به دیگران انتقال دهند. در این میان تقلید و استفاده از ابزار و ترکیب آن با حرکات و اعمال فیزیکی آرام آرام شکلی دیداری به خود گرفت و حرکات بدنی و بیانی که عمدتا هم همراه با آواهایی بود برای انتقال مفاهیم شناخته شده جماعت انسانی مورد استفاده قرار گرفت. اینگونه بود که به مرور در میان قبایل و دستههای انسانی خرده نمایشهایی شکل گرفتند که در میان اقوام مختلف به راحتی قابل درک و اجرا بودند.این نمایشها کم کم وجوه دیگری هم به خود گرفتند و در کنار جنبههای سرگرم کننده، جنبههای آموزشی، تربیتی، اخلاقی؛ داستان گویی و روایتگری و حتی درمانی هم در آنها بروز نمود. در اجرای این نمایشها کم کم نمایشگران ابزارهایی نمادین، که هر کدام مظهر مفهومی مشترک در بین جماعت انسانی بود، را هم به کار بردند و آرام آرام حرکات بازیگران مفهومی شد و نمایشی شدن این حرکات و استفاده از امکانات دیگری چون رنگها و گاه استفاده از صورتکهایی بر چهره برای نشان دادن چیزی غیر از خود واقعی انسان موجب شد تا نمایشها مفاهیمی نمادین و سمبولیک به خود گیرند و بیشتر قوه تخیل تماشاگران را بکار گیرند. تا این مرحله همچنان مهمترین عملکرد این خرده نمایشها در فرهنگ روستایی ایجاد تفنن و سرگرمی بود تا اینکه بعدها با رسمیت یافتن اینگونه نمایشها در مناسبتهای خاص از جمله مناسبتهای شادیآور و عزاداریها وجوه دیگری از جمله جنبههای هیجانی و انتقال احساسهایی چون اندوه و غم و شادی را برای مخاطب در پی داشت تا جایی که تفنن و سرگرمی تنها یکی از جنبههای اجرایی این نمایشها شد و جنبههای اعتقادی و دینی، انتقاد از عملکرد حاکمان نیز به وجوه پیشین یعنی جنبههای آموزشی، تربیتی و اخلاقی نمایشها افزوده شد. در این بین خرده نمایشهای میدانی ایرانی دارای شاخصههای مهمی است که به برخی از آنها اشاره میکنیم در این نمایشها شاخصه مهمی وجود دارد که عمدتا هم به مکان و محل اجرای این نمایشها مربوط میشود؛ اگر نمایشگران در میدانگاه شهر و یا روستا نمایش خود را اجرا میکردند آن نمایشها را به نام "نمایشهای میدانی یا پهلوانی" میشناختند در این میان میتوان به نمایشهایی چون نقالی، پرده خوانی و پهلوان بازیها اشاره کرد هر چند نمایشی چون نقالی بعدها به قهوهخانهها راه یافت اما هرگز در شیوه اجرایی شاخصه میدانی بودن خود را از دست نداد. در اینگونه نمایشها محیط و مکان اجرا عامل مهمی در انتخاب ابزار اجرایی نمایش است اگر نمایش در ایستگاه و یا در یک پارک، خیابان و یا زمین بازی اجرا شود این بازیگر است که با بازی خود به آن فضا هویت نمایشی میبخشد و اصولا هم از ابزار موجود در محیط اجرا بهره میگیرند، برای متمایز شدن بازیگران از مردم اغراق در ارائه بازیها امری مهم جلوه مینماید که اصولا با پوشیدن لباسهای طراحی شده و یا تکه پارچههای نمادین، ایستادن بر سکویی خاص، یا گاری و ارابهای ایستاده، ساز و سرنا و دهل و یا آواز خواندن و با مواردی از این نمونه سعی در جلب تماشاگران میکنند و فاصله خود را با آنان مشخص مینمایند. نمایشگران گاه با تغییر صدا و یا لهجهای خاص مخاطب را با خود همراه میکنند و به این روش میگویند که در این محل نمایشی در حال اجرا است و به محل هویت نمایشی و تئاتری میبخشند. همچنین اگر شیوه اجرایی نمایشها به روش دوره گردان بود و محل اجرا متحرک به "نمایشهای دوره گردی" یا متحرک معروف شدند که از آن جمله میتوان به نمایشهای چون معرکهگیری ، سیاهبازیها ، نمایشهای حاجی فیروز، خیمه شب بازیها و نمایشهایی از این نمونه اشاره کرد که معمولا گروه در حال حرکت و به صورت دورهگردی سوار بر ارابه یا گاری اقدام به اجرای نمایش میکنند و چه بسا اگر در معماریهای قدیمی روستایی و شهری مکانی به نام خیابان در اعصار کهن تعریف شده بود بی شک عنوان تئاتر خیابانی هم میتوانست بنا به مکان اجرایی نمایشها پیش از اینها تعریف شود. همچنین در سنت نمایشی ایران نمایش کاملی چون شبیهخوانی که در تکنیک و مضمون و در شیوه اجرایی دارای ویژگیهای منحصر به فردی است وجود دارد که مشارکت تماشاگران را در بالاترین شکل ممکن در خود نهفته دارد، نمایشی لا مکان و لا زمان که در هر مکان و در هر زمانی میتواند اجرا شود و هویتی مستقل و واحد را به محل اجرای شبیهخوانی میبخشد. آنچه که در همه این نمایشها بیش از دیگر وجوه به چشم میآید عنصر فضا است؛ یعنی مکان اجرای نمایش که در اعصار بعد اهمیتی خاص یافت و فضا و مکان اجرای نمایشها چنان در شیوه اجرایی آنها تاثیرگذار شد که به عنوان شاخصهای مهم مدنظر گردانندگان نمایشها قرار گرفت و از این به بعد بود که آثار دستهبندی شده و برخی از این خرده نمایشها هویت فضا و مکان اجرایی معماری شده را به خود گرفتند، فضاهایی چون قهوهخانه و تکیه. اما برخی نیز چون نمایشهای تخت حوضی تا سالها مقاوت کردند و وارد فضاهای مسقف نشدند و همچنان در فضاهای باز حیاط خانهها و بر روی حوض وسط حیاطهای قدیمی اجرا میشدند. بر این اساس آنچه که امروزه تحت عنوان تئاتر خیابانی در ایران مطرح است عنوانی است کلی که به همه نمایشهایی اطلاق میشود که در فضاهای باز و خارج از سالن تئاتر برای مخاطبان عام اجرا میشوند و با مدل اروپایی خود تفاوتها و مشابهتهای بسیار دارد. تئاتر خیابانی در ایران تئاتر خیابانی در ایران هنری نمایشی است که با الهام از سنتهای نمایشی گروههای سیار و دوره گردی است که در هر کوی و برزن و به دور از هر چشم داشت مادی برای مردم فرو دست اجتماع به اجرا نمایش میپرداختند. نمایشهایی که از گذشته تا کنون هرگز خود را از تودههای فرو دست اجتماع جدا نساخته و به همین دلیل است که صاحب نظران آن را برای همگان قابل دریافت میدانند و درک آن را برای همه آسان بر میشمارند. در این شکل تئاتری ارتباط آفرینندگان اثر با مخاطب چهره به چهره است به همین دلیل هم تاثیر آن زود و سریع است. به عبارت دیگر تئاتر خیابانی هنری نمایشی است که شاخصه اصلی آن برقراری بالاترین ارتباط و جلب بیشترین مشارکت تماشاگر با حداقل امکانات است. در نمایش خیابانی از آنجا که تماشاگر سازمان یافته نیست بنابراین ارتباطگیری در سریعترین زمان ممکن صورت میپذیرد و این ارتباطگیری نیازمند آفرینندگانی با قدرت تخیل بالا و بداهه پردازانی آگاه به فن بداههپردازی است تا هر بار با واکنش مخاطب شیوه کاری و اجرایی و گاه داستان نمایش خود را تغییر دهند. نمایش خیابانی همواره در معرض شرایط غیر قابل پیش بینی قرار میگیرد و مدام با قضاوت تماشاگرانی روبرو است که ممکن است هر لحظه محل نمایش را ترک کنند و آنچه میتواند تماشاگر را میخکوب دیدن نمایش خیابانی کند احساس صمیمیت و یکرنگی تماشاگران با گردانندگان نمایش است. در تئاترهای خیابانی ایرانی شیوههای متنوعی برای جلب نظر مخاطب وجود دارد که بنا بر موقعیت و فضای اجرای نمایش نمایشگران میتوانند یکی را انتخاب کنند. در این راستا نمایشگران میتوانند گاه پیش از شروع نمایش در منظر دید تماشاگران به آرامی خود را آماده و به تعبیر اهل تئاتر خود را گرم کنند و لباسهایشان را بپوشند، وسایل صحنه را آماده کنند و شروع به آماده شدن برای اجرا نمایش کنند. یا اینکه با ایجاد سرو صدا و تزیین فضاها استفاده از رنگها و دیگر ظرافتهای هنری و هوشمندی که باعث ارتباط انفرادی با تماشاگران میشود هم میتوان برای مخاطبان جلب نظر کرد. گاه میتوان با فریاد زدن و خوشآمد گویی از تماشاگران دعوت کرد تا بییننده اثر شما باشند و یا اینکه با ارتباط تک به تک افراد حاضر در محل اجرای نمایش یا پخش و اجرای موسیقی زنده و یا حضور نامحسوس در میان مخاطبان آنها را با خود همراه ساخت. بازیهای صمیمانه و سرگرم کننده، گفت و گوهای ناگهانی و طرح مسائل مورد علاقه تماشاگران، دنبال کردن عابرین با اعمال و حرکات غیرمعمول و تقلید حرکات آنها نیز میتواند روش دیگری برای جلب نظر اولیه مخاطبان باشد. آنچه که امروزه در ایران تحت عنوان تئاتر خیابانی مطرح است بیشتر نمایشهایی است که گردانندگان آنها عموما جنبه " تهییجی و تبلیغی" را مدنظر قرار میدهند هر چند هستند گروههایی که با تلفیق تکنیکهای اجرایی نمایشهای میدانی ایرانی با تکنیکهای اجرایی نمایشهای مدرن خیابانی اروپایی به شیوههایی جدید دست یافتهاند که در نوع خود کم نظیر است اما تعداد این آثار عمدتا به چندین گروه خاص در تهران و چند شهرستان دیگر منحصر است. تئاتر خیابانی تئاتری است که مجریان آن هرگز تماشاگر خود را از دست نمیدهند و همواره با مخاطب در ارتباط رو در رو و زنده هستند. در تئاترهای خیابانی عمدتا مقدمهای در کار نیست و بازیگران بلافاصله پس از حضور در میدانگاه نمایش وارد اصل مطلب میشوند. تئاتر خیابانی، تئاتری زنده، پویا و بی واسطه است که با خطاب قرار دادن مردم دست به افشای حقایقی میزند که ممکن است گاه در اجتماع کتمان شوند. تئاتر خیابانی ما همواره به دنبال افشاگری و آگاهی بخشی به عموم اجتماع است به همین جهت تماشاگر خاص آنگونه که در تئاتر صحنهای وجود دارد در این تئاتر کمتر دیده میشود. در تئاتر خیابانی گردانندگان کمتر به دنبال داستان پردازی و متن نمایشی، آنگونه که در تئاتر صحنهای مرسوم است، میرود برای اجرای یک تئاتر خیابانی تنها یک طرح کافی است تا هنرورزان این عرصه با بداهه پردازی مخاطب را مسحور هنرنمایی خود سازند. تئاتر خیابانی تئاتری اصلاحگرا، آموزنده و بداههپرداز است که هرگز مدعی روشنفکری نیست زیرا فضا و محیط بیرونی هرگز مجال افکار عمیق را به تماشاگران که خود به نوعی مشارکت جویان اجرای نمایش خیابانی هستند نمیدهد به همین دلیل است که نمیتوان تئاتر خیابانی را تئاتری فکورانه و اندیشهورز نامید. تئاتر خیابانی در خارج از فضای معماری شده و سالنی اجرا میشود زیرا برای اجرای آن در فضای خارج از سالن منطقی در کار است و آن "منطق در لحظه بودن است" منطقی که هنرمند تئاتر خیابانی پیش از هر چیز بر آن وقوف دارد. در تئاتر خیابانی زبان نیشدار و گزنده بازیگران و مردمی بودن از خصوصایت لازم است که همواره هنرمندان تئاتر خیابانی در آن تبحر دارند. تئاتر خیابانی و تماشاگر در تئاتر خیابانی ما تماشاگران عموما به شکل دایره، گرداگرد محل اجرای نمایش میایستند زیرا دایره، مناسب ترین شکل برای جمعیت تماشاگران در فضای باز است. در تئاتر خیابانی مدور بودن صحنه اجرای نمایش برای تماشاگرانی که در جوانب مختلف ایستادهاند دیدن را سهل تر میسازد، این حالت نیازمند آن است که بازیگران برای دیده شدن کامل، مدام دور خود بچرخند. البته بسیاری از سه چهارم دایره بهره میگیرند و این باعث میشود عدهای از تماشاگران از دیدن بخشهایی از نمایش محروم شوند بنابراین بهتر است در صورت امکان از محوطه بیضی شکل استفاده شود که جمعیت بیشتری به موازات قطر بزرگ بیضی گرداگرد محل اجرای نمایش بایستند البته شکلهای دیگر هم وجود دارد مانند مربع، مستطیل یا مثلث که برای اجرای برخی از نمایشهای خیابانی مناسب است. برخی از نمایشهای خیابانی به اشتباه برای رسیدن به یک کنش اصلی زمینهچینی نسبتا طولانی دارند اما نباید از یاد برد که زمینهچینی باید به یک نتیجه برسد حتی اگر غیر منتظره باشد. نباید از یاد برد که هر چه زمینه چینی طولانیتر باشد از نتیجه نهایی انتظار بیشتری میرود. افزایش سطح انتظار در صورتی که پایان نمایش خیابانی خالی از جذابیت باشد، خطرناک است. در تئاتر خیابانی انتظار طولانی به نتیجه نهایی لطمه میزند و تماشاگران را مایوس میسازد زمانبندی اجرای نمایش خیابانی باید بر اساس حال و هوای تماشاگران تنظیم شود که بازیگران حرفهای تئاترهای خیابانی بر این امر به خوبی واقفند و زمان را به درستی مدیریت میکنند. در تئاتر خیابانی اگر تماشاگر با نمایشگر همراه شود و یا به تعبیر ما در اثر مداخله نماید بازیها در آرامش انجام میشود و با کمک بداههپردازی و ابداع حرکات و تنوع بخشیدن به آنها نمایش ارزشی دو چندان به خود میگیرد. در تئاتر خیابانی برای بازیگران حرفهای مداخله تماشاگر هرگز موجب کندی روند اجرا یا اختلال در اجرا نیست بلکه موقعیت و شرایطی بداهه است که بازیگران حرفهای به درستی از آن بهره میبرند تا مداخله تماشاگر را منطقی نمایشی بخشند. در تئاتر خیابانی ایران این اختلال نه تنها مشکل ساز نیست بلکه موهبتی است که در صورت بهرگیری بازیگران از آن؛ اثر نمایشی بسیار واقعی و تاثیر گذارتر جلوه مینماید. با این تعاریف نمایش خیابانی در ایران نمایشی است که در میادین، پارکها، کوچهها و خیابانها اجرا میشود. نمایشی که خود را از قید و بند پروژکتورهای رنگارنگ و دکورهای عظیم و دست و پاگیر، لباسهای فاخر، میزانسنهای سانتیمتری و قراردادی، صندلیهای چرمی تاشو، سالنهای سربسته و تاریک و گریمهای سنگین صورت بازیگران رها کرده و به میان مردم آمده تا با آنها راز دل واگویه کند و با هم برای یافتن راه حلی منطقی به شور بنشینند. تئاتر خیابانی تئاتری است که خود به میان تماشاگران میرود تا فارغ از قید و بندهای دست و پا گیر صحنهای سخن خود را با تماشاگران در میان بگذارد و عقده گشایی کند. در این میان ضروری به نظر میرسد که هنرمند تئاتر خیابانی بیش از دیگران با اخبار و رویدادهای روز اجتماعی ارتباط داشته باشد، زیرا ممکن است هر لحظه مورد نقد و پرسش مخاطب قرار گیرد. او باید توانایی پاسخگویی و پیگیری روند بعدی بازی را داشته باشد و شاید در این تقابل مجبور به قبول منطق تماشاگر شود اما هرگز نباید خود را مرعوب او سازد. با نگاهی کوتاه به نمایشهای خیابانی ایرانی تولید شده در طول دهه گذشته شاهد اوج و فرودهای کمی و کیفی آثار نمایشی بودهایم که در مقطعی روند رو به رشد داشته و در مقطعی دیگر رشد چندانی نداشته است و همین امر هم ضرورت آموزشهای نظری و کارگاهی، برنامه ریزی اصولی برای پیشرفت تئاتر خیابانی در ایران را طلب میکند. تئاتر خیابانی یک ضرورت اجتماعی تئاتر خیابانی به عنوان یک ضرورت اجتماعی قادر است تأثیرات مستقیم و مهمی در شکل گیری فرهنگ عمومی و آینده جامعه ایران داشته باشد.تئاتر خیابانی میتواند منظر و مضمونی بسیاری از معضلات اجتماعی را در قالب نمایش و گاه طنز با شعر و موسیقی برای مردم بشناساند و آنها را در مقابل منتقدان پاسخگو کند. و در این بین نهادها و سازمانها میتوانند با آموزش برخی گروههای نمایش خیابانی نقش بسزایی در تفهیم و اجرای بهتر طرحهای بزرگ ملی خود داشته باشند.