مقالات

۱۵ آذر ۱۳۸۸

منبع دراما محله : کشک چی؟ پشم چی ؟ - مردی بالای درخت بلندی رفته بود که یک دفعه باد تند و شدیدی شروع به وزیدن کرد.مرد به ترس و وحشت افتاد و گفت: خدایا تمام گوسفندانم را نذر می کنم به شرطی که از این درخت سالم پایین بیایم.باد کمی آرام شد و مرد از فرصت استفاده کرد و چند شاخه پایین تر آمد و کمی خیالش راحت تر شد و گفت:خدایا من نمی توانستم تمام گوسفندانم را نذر کنم،فقط پشم گوسفندان را می دهم.باز باد آرام تر شد و مرد باز هم پایین تر آمد و دید چیزی نمانده که به زمین برسد گفت:خدایا کشک گوسفندانم را می دهم و از خیر گوسفند و پشمش هم بگذر!

بالاخره باد از حرکت ایستاد و مرد که دیگر خیالش راحت شده بود گفت:پشم چی؟و از درخت پایین آمد و شاد و خندان گفت:کشک چی؟

از آن زمان به بعد وقتی کسی مشکلاتش حل می شود و می خواهد خودش را از قرار و مدارهایی که گذاشته بی خبر نشان دهد از این مثل استفاده می کنند