مقالات

۱۰ مرداد ۱۳۹۷

نگاهی به تئاتر ژاپن نگاهی به تئاتر ژاپن

نگاهی به تئاتر ژاپن

تنظیم و گرد آوری : مجید امرایی؛ کارگردان و مدرس دانشگاه/

مجید امرایی؛ فارغ التحصیل کارشناسی ارشد تئاتر

مجید امرایی؛ فارغ التحصیل کارشناسی ارشد تئاتر

نگاهی به نظرات و آثار ” شوجی ترایاما ” و جنبش تئاتر آوان‌گارد درژاپن جنبش‌های تئاتری آوانگارد از آغاز تا به امروز با بحران‌های اجتماعی، سیاسی هم پیوند بوده‌اند. چرا که پیشروان ( آوانگاردهای) کلاسیک، چه مدرنیست‌ها و چه پُست آوانگاردیسم ها که نظریه‌پردازان معاصر در پی تعریفی شفاف از آن هستند، به واژگون‌سازی الگوهای نهادینه شده زیبایی شناسی سنتی علاقه‌مند و پی‌جو بوده‌اند.

نقد پیشرو برخلاف انتظارها نقدی هراسناک است. آوانگاردها همان رویا بینانی هستند که “هولدرین” نظریه پرداز این عرصه درباه ‌شان چنین می‌گوید: « جامعه همواره از اعضای رویابین خود متنفر و در هراس است.» نهضت آوانگارد ژاپن نیز از ترسیم فوق مستثنی نیست.

ژاپن پس از جنگ با بحران‌های طبیعی پی در پی اجتماعی و فرهنگی، زمینه‌ مناسبی را جهت ظهور هنرمندانی چون شوجی ترایاما(83 – 1938)، ” کازواو اونو” و” تاتسومی هیجی‌کاتا” فراهم آورد.

شوجی ترایاما(Shuji Terayama) از بنیان‌گذاران تئاتر آوانگارد ژاپن مانند دیگر هنرمندان ژاپنی کودکی خود را در فضای دهشتناک و رادیکالِ جنگ جهانی دوم گذراند. جنگی که علاوه بر خرابی های فراوان ترس، اضطراب و فِقدان‌های روانیِ عظیمی را برای مردم ژاپن به ارمغان آورد.

در آموری(Amori) زادگاه ترایاما بیش از 30 هزار نفر کشته شدند. وی پس از اتمام جنگ که پدرش نیز در آن کشته شده بود در 1954، تحصیل رشته زبان و ادبیات ژاپنی را در دانشگاه” واسدا ” به پایان می‌رساند.

1967 گروه تئاتر” تن جو ساجی‌کی” (Ten uu sajiki) را با چند تن دیگر از هنرمندان تشکل می‌دهد. ترایاما تمایلات گروه و خود را چنین بیان می‌کند:« خواست ما این است که مخاطب به مانند جسمی به درون تئاتر مکیده شود.”

وحشت، تاریکی، غیبت، جنون و طغیان، ارکان اصلی تئاتر ترایاما است. اموری فراگیر که می‌توان مصادیق بارزی از آنان را در جامعه ژاپن پس از جنگ مشاهده نمود.

ژاپن آلوده به رادیواکتیو. ژاپنی که نه براساس یادگار هزاران ساله خود “خورشید تابان ” همان دایره سرخ، بلکه به وسیله تششع انفجارهای دو قلوی هیروشیما و ناکازاکی، تابان شده بود.

این چنین است که ذهن هنرمندانی چون ترایاما یا مؤسسان جنبش آوانگارد بوتو با نور سیاه و تابان مالیخولیا و هیستری پیوند می‌خورند.

ژاپن پس از جنگ خود را در دو شکل بازنمایی می‌کند. اول، هم ریختی جامعه آمریکایی شده و دوم، آثار هنرمندان آوانگارد. دو نیروی متخاصم که در عرصه اجتماعی به کنش ـ واکنش می‌پردازند.

خشونت آئینی ترایاما که از پندارهای ناخودآگاه شمن‌گرایی پیش از ذن بودیسم ریشه می‌گیرد، تائید کننده و بازتاب تمایلات غیرعملی آنتونن آرتو نظریه پرداز بزرگ تئاتر دنیا است .

آن طغیانی که آرتو و سپس” گروتفسکی” تبلیغ می‌کنند، شاید به فلسفه نوعی از خودکشی ژاپنی یعنی” سه پوکو ” نزدیک است. همان کنش غیرارادی و جنون‌آمیزی که ترایاما در نمایش ” تبار خونین یک خاندان” بازنمایی می‌کند.

طغیان نیز همان راهی را می‌پیماید که” سه پوکو ” دیگر فعال تئاتر پیشرو ژاپن : آزادسازی نیروهایی که به وسیله اجتماع سرکوب شده‌اند.

* تئاتر خیابانی ـ محیطی، تئاتر همگانی در ژاپن ونظریات ترایا ما:

دوره اول فعالیت‌های ترایاما اختصاص به بررسی تأثیرات تئاتر بر مخاطب و برعکس، می‌گذرد. اما شیوه ترایاما در این پژوهش عَملی چیست؟ به عقیده وی « همگان می‌توانند بازی کنند. همگان می‌توانند ناهنجاری‌های روحیِ خود را درون فضای تئاتر پرتاب کنند. همگان می‌توانند به شرط درکِ لزومِ عنادورزی هنری، علیه ساختارهای زیباشناسی کهنه و فرسوده سنتی طغیان کنند”.

در نمایش تکان دهنده ” جنایت دکتر کایگاری ” مخاطب با رشته رویدادهایی هرا‌س‌آور و در اتاق‌هایی مواجه می‌شود که ناخودآگاهش را مورد حمله قرار می‌دهند. حمله ترایاما به آن بخشی از ذهن است که خود تماشاگر نیز از وجودش بی‌اطلاع است. در یکی از اجراهای این نمایش چند تن از تماشاگران ناخواسته از جایگاه خود بلند شده و روی صحنه می‌روند تا درون اتاق‌ها را ببینند. این همان خواست ترایاماست:یعنی « مکیده شدن مخاطب به درون فضای تئاتری.» در چنین وضعیتی مسؤولیت حضوری (Presentive) مخاطب افزایش می‌یابد. این مخاطب است که باید بسیاری از خلاءهای عمدی که در نمایش ایجاد شده را ترمیم و بازسازی کند.

“Yes” و ” سلیمان” نمایش‌هایی هستند که تئاتر را از صحنه و سالن به اتوبوس،‌ آپارتمان و خیابان منتقل می‌سازد.

در نمایش”سلیمان” پس از راه‌بندانی که بازیگران در خیابا‌ن‌های منطقه‌ای واقع در توکیو ایجاد می‌کنند، پلیس به تعقیب آنان می‌پردازد و بازیگران نیز می‌گریزند. این خود جزئی از ترفندهای ترایاما جهت اشتراک همگانی تئاتریکال بود. قایم باشک بازی گروه بازیگران با پلیس مدت‌ها ادامه می‌یابد و مردم نیز در این تلاش مشارکت می‌جویند.

* پس از آشنایی با سبک و سیاق ترایاما نظریه پرداز بزرگ تئاتر ژاپن نگاهی داریم به تئاتر کابوکی در این کشور بزرگ ومتنوع از نظر فرهنگی :

کابوکی ( kabuki) نام گونه ای از تئاتر سنتی ژاپن میباشد. شهرت کابوکی به دلیل سبک درام و نوع لباس زینتی بازیگران آن است. حروف کانجی کلمه کابوکی، به معنای آوازه خوانی، رقص، مهارت است و به همین دلیل است که کابوکی گاهی ” هنر آوازخوانی و رقص” ترجمه می شود. حروف این کلمه، به دلیل اینکه از زبان چینی وارد شده اند، مفهوم واقعی لغت را نشان نمی دهند.

در کانجی صاحب نظر تئاتر ژاپن ، “مهارت Skill” به طور کلی به بازیگر تئاتر کابوکی اشاره می کند و خود لغت کابوکی از kabuku مشتق شده که به معنای “تکیه دادن” و یا ” غیرمعمول بودن” است پس کابوکی می تواند به مفهوم تئاتر پیشرو یا تئاتر عجیب باشد. اصطلاح kabukimono به طور کلی به کسانی اشاره می کند که لباسهای عجیب می پوشند و با غرور در خیابان راه می روند.

* 1603-1629: حضور زنان در تئاتر کابوکی

پیدایش کابوکی به سال 1603 برمی گردد، زمانیکه یک مایکو (زنی که به معبد شینتویی خدمت می کند) به نام Okuni، سبک جدیدی از رقص و نمایش را در شهر کیوتو اجرا کرد. در این نمایش ها، زنان نقش زن و مرد را در نمایشنامه های کوتاهی درباره زندگی روزمره اجرا می کردند.

این سبک بسرعت محبوب شد و حتی از اوکونی خواسته شد که در دربار امپراطور آن زمان، نمایش اجرا کند. به دنبال این موفقیت، گروه های بازیگری مشابه به رقابت با اوکونی پرداختند و به این صورت، کابوکی تبدیل به نمایش و رقص دسته جمعی شد که توسط زنان به اجرا درمی آمد.

بعد از مدتی، به دلیل اینکه نمایش با امور غیراخلاقی همراه شد و باعث شد حتی بعضی کابوکی را با مفاهیم نادرست بشناسند، در سال 1629 زنان از اجرای کابوکی منع شدند.

از آنجا که کابوکی نمایش محبوبی بود، از پسران جوان برای به عهده گرفتن نقش زنان استفاده شد. دلیل انتخاب آنها این بود که دارای عضلات و صدای ظریف تری نسبت به مردان بودند و جایگزین بهتری برای نقش زنان به حساب می آمدند. به همراه تغییر جنسیت بازیگران، تغییر دیگری نیز در نوع نمایش و رقص ها پیش آمد و آن اضافه شدن هیجان و حتی خشونت به اجراها بود.

اما این تغییر نیز به انحراف کشیده شد و به دلیل فساد اخلاقی که بین بازیگران و بعضی از مشتریان پیش آمد، در سال 1652 از حضور پسران جوان به عنوان بازیگر جلوگیری به عمل آمد.

در دوره Genroku در سال های (1688-1704) کابوکی بصورت یک نمایش رسمی درآمد . در این دوره کابوکی و نوع دیگری از تئاترهای خیمه شب بازی به نام ningyō jōruri که بعدها به نام bunraku شناخته می شد، به هم نزدیک شدند و در اجراها با یکدیگر همکاری کردند و از هم تاثیر گرفتند. نمایشنامه نویس معروفی به نام Chikamatsu Monzaemon یکی از حرفه ای ترین نمایشنامه نویسان کابوکی، نمایشنامه های زیادی نوشته که مهم ترین آنها، نمایشنامه Sonezaki Shinju (خودکشی بخاطر عشق) که در اصل برای bunraku نوشته شده بود، و برای کابوکی دوباره نویسی شد.

در نیمه قرن 18، بصورت مقطعی، از محبوبیت کابوکی کاسته شد و جای خود را به بونراکو که در طبقات پایین تر اجتماع پرطرفدار بود، داد. Okuni، کسی که سبک جدیدی از رقص و نمایش را در شهر کیوتو اجرا کرد.

* کابوکی بعد از انقلاب میجی (Meiji)

تغییرات فرهنگی زیادی که در سال 1868 بعد از سقوط شوگان تاکوگاوا (Tokugawa shogunate) رخ داد و نیز حذف فرهنگ سامورایی و آغاز ارتباط ژاپن با دنیای غرب، به روی کارآمدن مجدد کابوکی کمک بسیاری کرد. در این حال، بخاطر انزوای این تئاتر در دوران جدید، بازیگران تلاش کردند تا شهرت این تئاتر را در میان طبقات بالای اجتماع افزایش دهند و سبک های سنتی را به مدرن تبدیل کنند. در طول بمباران جنگ جهانی دوم، تعداد زیادی از تماشاخانه های کابوکی تخریب شدند و اشغالگران بعد از جنگ اجرای کابوکی را ممنوع کردند. با اینهمه بعد از بین رفتن ممنوعیت، در سال 1947، نمایش کابوکی مجدداً به روی صحنه رفت.

* تئاتر کابوکی امروز در کشور ژاپن :

تاثیرات جنگ جهانی دوم، دوران سختی را برای تئاتر کابوکی رقم زد. گذشته از خرابی و صدماتی که به بزرگترین شهرهای ژاپن وارد آمد، تمایل مردم برای پذیرش تفکرات و سبک های متعلق به دوران گذشته، کم شده بود و کابوکی نیز از این موج جدید درامان نماند.

در این میان کارگردانی به نام” تتسوجی تاکچی”، بخاطر ابداعاتی که در ساخت کابوکی کلاسیک ایجاد کرد و مسبب تولد دوباره کابوکی و جلب توجه مردم در یکی از ایالات ژاپن به نام ” کانسای ” شد، محبوبیت فراوانی دارد. در میان تمام ستارگان جوانی که در کابوکی های او ایفای نقش نموند، معروفترین شان “ناکامورا گانجیرو ” بود که این دوره از اجراهای کابوکی را به افتخار او، نامگذاری کرده بودند.

امروز کابوکی ، هنوز نسبتاً محبوب باقی مانده است و تقریباً مشهورترین سبک تئاتر سنتی ژاپن محسوب می شود و بازیگران آن در تلویزیون و سینما نیز حضور دارند. حتی در انیمیشن های سنتی ژاپن نیز از مفاهیم کابوکی استفاده می شود. علاقه به کابوکی حتی به غرب نیز راه یافته است. بازیگران کابوکی تورهایی را در آمریکا و اروپا برگزار نموده اند و بعضی نمایشنامه نویسان غربی از مضامین کابوکی در آثارشان استفاده نموده اند. در 24 نوامبر سال 2005، یونسکو از کابوکی، به عنوان یکی از شاهکارهای معنوی میراث بشریت نام برد.

* برخی ارکان تئاتر کابوکی :

طراحی صحنه:
بخشی از صحنه نمایش در کابوکی، ” هاناماچی ” نامیده می شود، که در آن قسمتی از صحنه به شکل راهرویی به سمت تماشاگران باز می شود. این سکو در کابوکی نقش مهمی دارد و فقط راهرویی برای ورود و خروج ها یا راهی به سمت سکوی اصلی نیست ، بلکه صحنه های مهمی روی آن اجرا می شود. صحنه کابوکی در طول قرن 18 تغییرات زیادی کرد و مدرن تر شد. برای نمونه، اضافه شدن تعدادی حقه های نمایشی به صحنه مثل امکان غیب و ظاهر شدن بود. کابوکی می تواند به مفهوم تئاتر پیشرو یا تئاتر عجیب باشد.

Mawari-butai (سکوی چرخان):
سکویی که گرد و چرخدار است و حول سکوی اصلی و ثابت می چرخد و برای انتقال و تغییر صحنه ای به صحنه ای دیگر بسیار مناسب است.

Seri: سکوهایی که قابلیت افزایش یا کاهش ارتفاع دارند و برای بالا بردن یا پایین آوردن بازیگر در صحنه ها استفاده می شود.

Chūnori: تکنیکی است که در آن سیمی به لباس بازیگر متصل است و از آن برای به پرواز درآوردن بازیگر بالای سکو یا قسمت مشخصی از تالار نمایش استفاده می شود. امروزه این تکنیک ها کمتر مورد استفاده قرار می گیرد.

در کابوکی نیز مانند بقیه هنرهای نمایشی ژاپن، جابجایی و یا تغییرات در صحنه، گاهی وقتی بازیگر در حال بازی و پرده ها نیز باز هست، انجام می شود و اینکار با Hiki Dōgu یا واگن کوچک مخصوص اینکار انجام می گیرد.

Kuroko به دستیاران صحنه گفته می شود که لباس یکدست مشکی می پوشند و تشخیص آنها مشکل است و باید با سرعت وسایل صحنه را جابجا کنند و تغییرات را برای صحنه بعد نمایش در حال اجرا آماده کنند یا به بازیگر کمک کنند تا لباسش را به سرعت تعویض کند طوری که تماشاگران متوجه نشوند.

اصول اجرا یی در تئاتر کابوکی :

نمایشهای کابوکی در سه دسته جای میگیرند. تاریخی / خانوادگی / رقص.
اجراهای تاریخی اغلب درباره حوادث تاریخی بسیار مهم ژاپن بود. در دوره حاکمیت شوگان ها، سانسور شدیدی برای ممنوعیت انتقاد از دولت وقت انجام میشد و در نتیجه مضمون نمایشنامه ها راجع به وقایع دیگر مانند جنگهای سال 1180 یا 1330 ژاپن بود.

بر خلاف اجراهای تاریخی که بیشتر درباره طبقه سامورایی ها بود، اجراهای خانوادگی (داخلی)، درباره محدودیت ها و مشکلات اجتماعی، و بخصوص راجع به زوج هایی بود که بخاطر مشکلات و موانع نمی توانستند در این دنیا کنار هم زندگی کنند و تصمیم می گرفتند تا بعد از مرگ با هم باشند و خودکشی می کردند.

در کابوکی از گریم و ماسک های مخصوصی (برای حیوانات یا موجودات غیرطبیعی) نیز استفاده می شود و رنگ های مورد استفاده نشانگر شخصیت نقشی است که بازیگر برعهده دارد.

ارتباط با نویسنده: amrai_1348{@}yahoo{.}com