مقالات

۱۴ بهمن ۱۳۸۸

از مجید امرایی - امروزه اگر از کسی پرسیده شود که" تئاتر آپارتمانی" چیست؟ شاید تصورش این باشد که تئاتری با تمام مشخصه های یک تئاتر صحنه ای است که در فضای داخلی یک آپارتمان برای تماشاگران اجرا می شود، اما واقعیت چیز دیگری است .

برکسی پوشیده نیست که هنر تئاتر به لحاظ ویژگی خاص بی واسطه بودن و تاثیر گذارش بر مخاطب از اعصار گذشته به عنوان هنری مهم درمراودات اجتماعی محسوب شده است تا جایی که بسیاری از فلاسفه، متفکران وادیبان درطول تاریخ حول این هنر انسان ساز سخن رانده اند. دراین بین می توان به افرادی چون ارسطو، افلاطون،اشیل، سوفوکل ،اوریپیدوس ،آریستوفانس ، مناندر، ترنس و ده ها متفکر و فیلسوف دیگر اشاره کرد. متفکرانی که هر کدام راجع به تاثیرگذاری، ساختار اجرایی، نگارشی و شیوه های مختلف جذب مخاطب هنر نمایش سخن رانده اند. در دوران جدید و عصر حاضر هم هستند متفکران و فلاسفه بسیاری که در زمینه جایگاه اجتماعی و اصلاحی،تربیتی ،اخلاقی، فرهنگی و هنری تئاتر سخن گفته اند. دراین خصوص می توان به افرادی چون اوژن یونسکو، مولیر ، شکسپیر ، آنتوان چخوف ،هارولد پینتر ،ساموئل بکت ،آدامف ،ادوارد آلبی، برتولد برشت و ده ها نویسنده مطرح دیگر اشاره کرد که در دنیای کنونی به عنوان بزرگترین نظریه پردازان عرصه تئاتر شناخته شده اند. در این بین هستند نظریه پردازانی که در خصوص شیوه های تولید تئاتر و گونه های مختلف اجرای مدرن یا سنتی هنر نمایش نظرات متعددی دارند که هر کدام بنا به جهان بینی خود و جایگاه خاص هنر نمایش در جوامع بشری و انتقال مفاهیم اجتماعی، اخلاقی ، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نظراتشان را ابراز داشته اند. تئاتر صحنه ای، تئاتر خیابانی، تئاتر اجتماعی، تئاتر سیاسی، تئاتر فاصله گذاری، تئاتر لحظه ای و آشوب گر، تئاتر آیینی و سنتی ،تئاتر بی چیز ،تئاتر بورژوایی ،تئاتر درمانگرا ،تئاتر های دینی و مذهبی و ده ها شیوه و روش دیگر که هر کدام با هدف و معیاری خاص اجرا می شوند که البته نهایت همه این شیوه ها و گونه های مختلف تاثیر گذاری بر مخاطب و انتقال مفاهیم انسانی و ارتباط با دنیای ماورایی است. در این بین هستند هنرمندانی که با نفوذ در خصوصی ترین لایه های اجتماعی زندگی بشر امروزی تلاش می کنند تا مفاهیم انسانی را در قالبی نمایشی به مخاطبان خود منتقل کنند. اما تئاتر آپارتمانی شکل تغییر یافته نمایش های سنتی بومی مردمان گذشته است که امروزه در قالب ها و شیوه های جدید هنر نمایشی خود را معرفی کرده است . تئاتر آپارتمانی امروزه در دنیا به عنوان شیوه ای مهم و تاثیر گذار اما غیر رسمی شناخته شده است . این گونه از هنر نمایشی هیچ وجه تشابهی با تئاتر های صحنه ای ندارد مگر در اجرای بداهه و نمایشی آن، در تئاتر آپارتمانی همچون گذشته نمایش های مردمی و گروهی و بزم های شبانه و جمعی هرگز بازیگر به معنای تئاتری آن معنا نمی یابد و صحنه اجرای نمایش هم هیج وجه تشابهی با تئاتر های صحنه ای معمول امروزی ندارد. در تئاتر آپارتمانی دکور نمایشی همچون نمایش های معمول هرگز به کار نمی رود و نمایشگران این گونه آثار معمولا بازیگران تحصیل کرده تئاتر و حرفه ای این هنر نیستند. در تئاتر های آپارتمانی بازی سازان نمایش، بازی خود را به طریق دیگری ارائه می کنند که مبنای آن بر بداهه گویی و آفرینش حضوری مخاطب و نمایشگر است. در تئاتر آپارتمانی صحنه نمایش هرگز دکور بندی شده نیست و تماشاگران با نمایشگران مرز بندی خاصی ندارند و همه چیز به راحتی یک زندگی عادی اتفاق می افتد. در این گونه تئاتر ها نمایشگران بر اساس تفکری خلاق که توسط طراح تئاتر آپارتمانی ارائه می شود به طرح مسئله می پردازند؛ مسئله ای که گاه دغدغه گروهی ، گاه جمعیتی نسبتا بزرگ و در مواردی هم اجتماعات بزرگتر را شامل می شود . اما دراینجا این سوال مطرح می شود که تفاوت اینگونه تئاترها با تئاترهایی که در تماشاخانه های مختلف شهر اجرا می شوند، چیست ؟ تئاتر آپارتمانی مانند انواع دیگری چون Dinnertheatre (تئاتر رستوارنی ) یا Coffeetheatre (تئاترکافه ای ) مولفه های خاص خود را داراست و قطعا با آنچه که Playhouse یا (بازی خانه ای) نامیده می شود تفاوت دارد. نمایش های Playhouse یا بازی خانه ای معمولا در منازل بزرگ یا باغچه های اختصاصی اجرا می شوند که البته در این نوع نمایش ها تلاش براین است که توقع تماشاگر بر آورده شود و او را با لحظه های جذاب و زرق و برق یک نمایش واقعی قانع سازند. اما قطعا تجربه ای را که تماشاگر در این مکان به دست می آورد قابل قیاس با تجربه های یک تئاتر آپارتمانی نیست . در یک تئاتر آپارتمانی، آنچه تماشاگر تجربه می کند، حسی متفاوت با آن چیزی است که در یک سالن اجرای نمایش و حتی تئاتر خیابانی یا نمایش های بازی خانه ای دیده می شود . در تئاتر آپارنمانی تماشاگر به فضای داخلی یک آپارتمان وارد می شود، روی مبل ها، صندلی ها ، فرش و جای جای خانه می نشیند و به درک کاملی از اشیای اطرافش می رسد . کم کم گرد خاک روی مبل ها، پرده ها، تلویزیون، ظرف های آشپزخانه ، نورها و رنگ ها برایش ملموس و آشنا می شود و او در چنین فضای بسته ای به نوعی فضا سازی ، می پردازند که احساس امنیت یا ترس را به مخاطبان انتقال می دهد . درتئاتر آپارتمانی با شروع نمایش، فرد احساس می کند به حریم خصوصی یک خانه وارد شده و این ورود از دید صاحبخانه کاملا نامریی است. در تئاتر آپارتمانی شخص خود را در لحظه های شاد و تلخی که در این خانه می گذرد، دخیل می بیند و با نقش آفرینان احساس همدردی می کند و گاهی از اینکه به خلوت صاحبخانه پا گذاشته، معذب می شود .البته در سوژه های محدودی از این نوع نمایش ، تماشاگر از حالت نامرئی خارج شده و در قالب مهمان و غیره وارد بازی می شود . در تئاتر آپارتمانی آنچه به درک تماشاگر از نمایش قوت می بخشد مستنداتی است که بدون رنگ و لعاب نمایشی جلوی چشمش جلوه می کند. در جایی از نمایش بازیگر به حمام می رود و یا در آشپزخانه به پختن غذا مشغول می شود در این لحظه ها ، بوی غذا ، شرشر آب و بازیگری که حوله پیچ از حمام خارج می شود، بر عنصر مستند بودن نمایش صحه می گذارد و تماشاگر را بیش از پیش با نوع متفاوتی از تئاتر رو به رو می سازد. در تئاتر آپارتمانی برعکس تئاتر های صحنه ای، تماشاگر مختار است مکان نشستن خود را در هر کجا که دوست دارد انتخاب کند اما به همان نسبت صحنه هایی از نمایش که در زاویه دید او قرار نگرفته است از دید او پنهان می ماند . این نوع نمایشها به تماشاگر خود اجازه می دهند که در فضای صحنه حرکت کنند و به مکان هایی که دوست دارند ،وارد شوند . در تئاتر های آپارتمانی هنگامی که یک نمایش در یک مجتمع آپارتمانی با یک آپارتمان بزرگ با اتاق ها و فضاهای متعدد اجرا می شود، تماشاگر در فضای نمایش به گردش می پردازد، به اتاق خواب ،حمام ،آشپزخانه ،انباری و غیره سرک می کشد و در عین حال داستان نمایش را هم دنبال می کند. تقش آفرینی در این نوع نمایش، یکی از سخت ترین انواع بازیگری است. بازیگر در فضایی بازی می کند که با تماشاگر روبرو است و کوچکترین حرکت، او را در معرض سقوط قرارمی دهد . این نوع بازی از آنچه در نمایش رئالیستی و حتی سینما می بینیم، ظریف تر و حساس تر است . سوژه ها و موضوعاتی که برای این نوع نمایش ها انتخاب می شود دارای یک وجه مشترکند و آن مکان وقوع نمایش است که همیشه فضای داخلی یک آپارتمان مسکونی یا فضای داخلی و خارجی یک خانه است و سوژه ها باید با این فضا هماهنگ شوند تا داستان باور پذیر باشد. از دیگر مولفه های این نوع نمایش ها و در حقیقت مهمترین مولفه آن" عنصر غافلگیری"است که این نوع نمایش را برای تماشاگران جذاب تر و او را تربیت می کند که در هر لحظه از نمایش منتظر وقوع هر اتفاقی باشد و همین امر سبب تقویت حس امنیت و ترس در وی می شود . حضور تئاتر های آپارتمانی در ایران قدمتی بیش از یکصد سال دارد و ما را به نمایش های تخته حوضی و انواع دیگر آن متصل می کند که قرن ها در فرهنگ ایرانی ریشه دوانده اند و اکنون در قالب جدید و در اصطلاح «مدرن» خود دوباره قصد دارد به خانه ها ، آپارتمان ها ، برج ها و مکان های زندگی ما باز گردد و این مستلزم آن است که از هشتی ها و بیرونی ها عبور کرده و وارد اندرونی ها شود و پرده از رازها برداشته و آنها را به نمایش بگذارد . اما این که مردمان حال حاضر با فرهنگ امروزی خود تا چه حد از این گونه نمایش ها استقبال می کنند بستگی به چگونگی معرفی این گونه نمایش های مردمی، اصلاحگر و تاثیرگذار دارد، هرگز فراموش نکنیم که تالار نمایشی تنها یکی از مکان هایی است که تئاتر در آن می تواند اتفاق بیفتد. تئاتر آپارتمانی در صورت تعریف درست و منطقی قادر است بسیاری از فرهنگ های عوام جامعه را نسل به نسل و سینه به سینه به مخاطبان خود منتقل کند و ما را به سمت تئاتر های خصوصی سوق دهد. تئاتر آپارتمانی گونه ای جدید از نمایش های سنتی ایرانی چون تخت حوضی ، سیاه بازی حاجی فیروز ،نقالی و ده ها نمایش سنتی دیگر است که امروزه فقط نامی از آنها بر جای مانده. تئاتر آپارتمانی در صورت داشتن تعریفی درست یاد آور سنت های فرهنگی و ملی مردمانی است که سال های سال با سنت های ملی ومردمی خود زیسته و با آیین ها و مناسک مذهبی دل خوش دارند .